هدف پژوهش مقایسة خوش بینی و بدبینی از منظر قران و وران شناسی می باشد. به همین منظور دیدگاه قران و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. اسلام خوش بینی و بدبینی را به صورت عام و نیز در معنای خاص روانشناسی، نتیجه طبیعی و پیامد قطعی باورها و اعتقادات افراد میداند. در طرف مقابل، کسانی که به دلایلی از خداوند رویگردانند، با حرکت کل مجموعه جهان هستی دچار اصطکاک خواهند شد. از منظر قران، مومنان نواقص، کمبودها، مشکلات و حوادث ناگوار را بخشی از سنت الهی ابتلا و آزمایش میدانند و بنابراین از آن نمیهراسند، اضطراب و بدبینی به خود راه نمیدهند و بزرگ منشانه با آن روبرو میشوند. انسان های مؤمن در سختی ها هم نکات مثبتی می بینند و آن را توجه و عنایت خاص خداوند می دانند. به تعبیری، به دنبال خیریابی در سختی ها و مشکلات هستند و معتقدند این سختی ها، آن ها را پخته تر خواهد کرد و در نهایت، سختی ها زودگذرند و اگر خدا به او اعتماد نمی کرد، او را به مصیبت گرفتار نمی ساخت. از منظر روان شناسی و به ویژه دیدگاه سلیگمن، جستجوی علت رویدادها شکل دهندة خوش بینی و بدبینی انسان است. اگر انسان رویدادهای مثبت را به عوامل کلی، پایدار، و درونی؛ و رویدادهای منفی را به عوامل جزئی، ناپایدار، و بیرونی نسبت دهد خوش بین خواهد بود. برعکس، اگر انسان رویدادهای منفی را به عوامل کلی، پایدار، و درونی؛ و رویدادهای مثبت را به عوامل جزئی، ناپایدار، و بیرونی نسبت دهد بدبین خواهد بود.
مصطفائی, علی و خاکپور, رحیم . (1396). خوش بینی و بد بینی از منظر قران و روان شناسی (با تاکید بر نظریه سلیگمن). فصلنامه روانشناسی ارزش های اسلامی, 1(2), 35-46.
MLA
مصطفائی, علی , و خاکپور, رحیم . "خوش بینی و بد بینی از منظر قران و روان شناسی (با تاکید بر نظریه سلیگمن)", فصلنامه روانشناسی ارزش های اسلامی, 1, 2, 1396, 35-46.
HARVARD
مصطفائی, علی, خاکپور, رحیم. (1396). 'خوش بینی و بد بینی از منظر قران و روان شناسی (با تاکید بر نظریه سلیگمن)', فصلنامه روانشناسی ارزش های اسلامی, 1(2), pp. 35-46.
CHICAGO
علی مصطفائی و رحیم خاکپور, "خوش بینی و بد بینی از منظر قران و روان شناسی (با تاکید بر نظریه سلیگمن)," فصلنامه روانشناسی ارزش های اسلامی, 1 2 (1396): 35-46,
VANCOUVER
مصطفائی, علی, خاکپور, رحیم. خوش بینی و بد بینی از منظر قران و روان شناسی (با تاکید بر نظریه سلیگمن). فصلنامه روانشناسی ارزش های اسلامی, 1396; 1(2): 35-46.